دخترانه ایران زمین

دختری از کوچه باغی میگذشت
یک پسر در راه ناگه سبز گشت
در پی اش افتاد و گفتا او سلام
بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام
دختر اما ناگهان و بی درنگ
سوی او برگشت مانند پلنگ
گفت با او بچه پروی خفن
می دهی زحمت به بانویی چو من؟
من که نامم هست آزیتای صدر
من که زیبایم مثال ماه بدر
من که در نبش خیابان بهار
میکنم در شرکت رایانه کار
دختری چون من که خیلی خانمه
بیشت و شش ساله _مجرد_دیپلمه
دختری که خانه اش در شهرک است
کوی پنجم_نبش کوچه_نمره شصت
در چه مورد با تو گردد هم کلام
با تو من حرفی ندارم والسلام!!!
DATEسه شنبه 23 مهر 1392TIME 15:37 BY kimia| |

                                                       

                                                                                                                            

DATEچهار شنبه 10 مهر 1392TIME 22:38 BY kimia| |
شنیدیم٬ میگن:

وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره...
 

 



اما ....وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،

 

یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ....







من خودم عاشق این پستم و هزار بار دیدمو گریه کردم...نامردی نظر ندی برا این پستم...
DATEچهار شنبه 10 مهر 1392TIME 22:37 BY kimia| |

بغض بزرگترین نوع اعتراض در برابر آدم هاست اگر بشکنه دیگه اعتراض نیست التماسه. دکتر شریعتی.

DATEچهار شنبه 10 مهر 1392TIME 22:26 BY kimia| |

1- لبخند زدن خلق شما را بهبود می‌بخشد .

 

حتی اگر احساس خوبی ندارید لبخند بزنید چون با این تغییر ساده نتیجه فوق العاده شگفت‌انگیزی می‌گیرید. وقتی شما به دیگران لبخند می‌زنید بازتاب این عمل از طرف مقابل به شما برمی‌گردد و او نیز به شما می‌خندد. این تعامل در نتیجه به بدن و ذهن شما القا می‌کند که شما واقعا خوشحال هستید.

 

 

2- لبخند زدن درمان استرس است.

 

عضلات آرواره به طور معمول در هنگام استرس سفت و منقبض می‌شوند و وقتی شما می‌خندید به لحاظ فیزیکی این عضلات رها و شل می‌شوند. عضلات آرواره‌ای نیز به عضلات گردن متصل هستند که آنها هم اگر سفت و منقبض شوند منجر به بروز سردرد خواهند شد. بعلاوه وقتی می‌خندید استرس شما کمتر آشکار می‌شود.

 

 

3- لبخند سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند.

 

وقتی می‌خندید بدن شما به طور طبیعی در حالت آرامش قرار می‌گیرد و وقتی آرام باشید سیستم ایمنی بدن می‌تواند به طور مطلوب و مناسب به کار خود ادامه دهد. در این وضعیت بدن خیلی بهتر با آنفلوآنزا و سرماخوردگی مقابله می‌کند.

 

 

4- خندیدن فشارخون را پایین می‌آورد.

 

مطالعات پزشکی ثابت کرده است که وقتی با لبخند زدن چهره و ذهن شما آرام شود، فشار خونتان نیز به طور اتوماتیک پایین می‌آید.

 

 

5- خنده قاتل طبیعی درد است.

 

آزمایشات تایید می‌کند که خندیدن باعث آزاد شدن طبیعی ترکیبات شیمیایی شامل آندروفین و سروتونین در بدن می‌شوند که هر دوی این ترکیبات کمک می‌کنند حس بهتری داشته باشید و احساس درد در شما کاهش پیدا کند.

 

 

6- خندیدن شما را جوانتر نشان می‌دهد.

 

اگر همیشه لبخند بزنید خطوط و چین‌های پوست پیشانی و صورت شما باز می‌شود و چشم‌هایتان نیز جوانتر به نظر می‌آیند. هر لحظه که می‌خندید چند سال جوانتر از سن خود به نظر می‌رسید.

 

 

7- لبخند زدن شما را موفق و با اعتماد به نفس می‌کند.

 

کسانی که با اعتماد به نفس بیشتری در جمع ظاهر می‌شوند، در کار خود موفق هستند. حتی وقتی در یک جلسه پرتنش حاضر می‌شوید لبخند بزنید، خواهید دید که چه پاسخ متفاوت و موفقیت‌آمیزی از دیگران دریافت خواهید کرد.

DATEیک شنبه 7 مهر 1392TIME 23:23 BY hanaee| |

باهاش قراربذارید نرین سر قرار بعد با یه پسر دیگه از جلوش رد شید
*
**
***
اگه تابستون بود بهش بگین که چقد بو عرق می ده
*
**
***

با نامه عاشقونه ای که واستون نوشته موشک درست کنید
*
**
***
یه شب دعوتش کنید بیاد خونتون و بگین هیچ کس خونه نیست و خودتون برید خونه دوستتون
*
**
***
وقتی از احساساتش باهاتون حرف می زنه خمیازه بکشید
*
**
***
با کروات مورد علاقش دماغتونو پاک کنید
*
**
***
آدامس جویده شدتون رو تو ماشینش جا بذارین (مناسب ترین مکان صندلی رانندست)
*
**
***
کادویی که واستون خریده رو جلو چشاش به یکی دیگه کادو بدین
*
**
***
روز ولنتاین رو فراموش کنید
*
**
***
ازش بخواین با ماشینش برسونتتون سر قرار
*
**
***
اگه لباس نو خریده بود بهش بگید اصلا رنگش بهش نمی یاد
*
**
***
موقع گرفتن عکس یادگاری با دوست پسرتون واسش شاخ بذارید
*
**
***
اگه کچله مرتب از مدل مو دوست پسر قبلیتون واسش تعریف کنید
*
**
***
واسه شام دعوتش کنید رستوران بعد که صورت حسابتون بالا رفت به یه بهونه ای قهر کنید و بیاین بیرون
*
**
***
موقع آشنا شدن با پسرای غریبه باهاشون خیلی صمیمی احوال پرسی کنید و دست بدید
*
**
***
طوری بوسش کنید که جای رژ لبتون رو صورتش بمونه بعد بهش هیچی نگید بذارید همون شکلی بره تو خیابون (یا بره خونه)
*
**
***
سر میز غذا از استفراغ چند روز پیشتون واسش تعریف کنید
*
**
***
روز تولدش بهش سی دی آهنگ های جواد یساری رو کادو بدید
*
**
***
به جشن تولدتون دعوتش نکنید
*
**
***
اگه واستون کادوی گرون قیمتی خریده بگید : خودم یدونه ازش داشتم ولی خوب خریدی دیگه دستت درد نکنه
*
**
***
وقتی باهاتون حرف می زنه (به خصوص حرفای عاشقونه) بگید که چقد دهنش بو میده و چرا مسواک نمی زنه
*
**
***
اگه بهتون زنگ زد (در این مسئله فرض بر سعید نام بودن دوست پسر تون) بگین سلام حمید جون و بعد یکدفعه انگار که تازه متوجه شدین بگین اوا خاک تو سرم علی تویی؟؟ می تونین این سیر رو تا هفده بار تکرار کنید ولی بار هجدهم خطر مرگ داره ما مسئولیتی در قبال این حادثه نداریم
*
**
***
اگه یه شوخی کوچیک با شما کرد سریعا جبهه بگیرید و باهاش دعوا کنید با کلماتی از قبیل:
مگه تو خودت خواهر نداری یا همچین چیزایی ولی دو تا سه دقیقه بعد خودتون یه جوک فجیح وافتضاح تعریف کنید و بعدش بشینید و قیافه ی بنده خدا رو تماشا کنید
*
**
***
آرایش شدید بکنید و از این شلوارای خیلی برمودا و ازاین پیرهن های آستین کوتاه بپوشید و برید جلوی بنده خدا راه برید وقتی به شما نزدیک شد و به دوسه متری شما رسید سرش داد بزنید و بشینید زجر کشیدن شو تماشا کنید
*
**
***
عکس های دو نفره ای رو که با پسر نوه ی عمه یاخاله ی پدر بزرگ پسر خاله تون یا امثاله اونا گرفتید بهش نشون بدید ولی بهش اجازه ندید حتی یه عکس باهاتون بگیره
*
**
***
همین که تو ماشین بغل دستش نشستید شروع کنید به عطسه کردن و از بوی ادکلن چند هزار تومنیش که با زجرکش کردن پدر و مادرش خریده ایراد بگیرید و بهش بگین به این بو حساسیت دارید
*
**
***
وقتی داره باهاتون حرف می زنه همین که به جای حساس حرفاش رسید بی مقدمه موبایلشو بردارید و به یکی از دوستاتون زنگ بزنید و چهار ساعت و چهل و هشت دقیقه با دوستتون حرف بزنید و اون بدبختو تو کف حرف زدن و تو فکر قبض موبایل بزارید

 

 

دوستان عزیز و خانم های گرامی :
ما هیچ گونه مسئولیتی رو در قبال کات شدن رابطه ی شما بر عهده نمی گیریم و هرگونه عواقب ناشی از آن بر عهده ی خودتون می باشد

DATEیک شنبه 7 مهر 1392TIME 23:12 BY hanaee| |

پسر ایرونی تا وقتی سه سالش بشه دوست نداره هیچکس بغلش کنه.وقتی یه زن یا یه دختر ماچش می کنه گونه هاش قرمز می شه و خجالت می کشه ، ولی با رسیدن به سن چهار سالگی ذات پلید پسر ایرونی شروع به خودنمایی می کنه . مرتب خودشو به بهونه های مختلف می ندازه تو بغل زنها و دخترا . دنبال یه بهونه س که یه دخترو بوس کنه یا یه زن بوسش کنه .
به شیش سالگی که می رسه دیگه نمی ذاره باباش حمومش کنه . برعکس سعی می کنه خودشو به مادرش بچسبونه ، بلکه با خودش ببردش حموم .

به سن ده سالگی که می رسه شروع می کنه استفاده از ژیلت یازده بار استفاده شده باباش . هی این ژیلتو می کشه رو صورتشو کیف می کنه که مرد شده .
دوازده سالش که شد نمی دونه چرا دلش می خواد با دخترای فامیل بازی کنه .
سیزده چهارده سالش که شد فکر میکنه خیلی خوش تیپه . خیال می کنه مامانش اونو از روی مدل "آلن دلون" زائیده . مرتب تو خیابون راه می ره و دخترا رو نگاه می کنه و کم کم با بالاتر رفتن سن ، کمرش پایین تر میاد و دکمه یقه پیرهنش به سگک کمربندش نزدیک تر می شه(نکته کنکوری) .
شونزده هفده سالگی دیگه یه چیزایی یاد گرفته . می دونه واسه بیرون رفتن باید لباس عجیب بپوشه . مثلا یه پیرهن نارنجی که رو سینه ش عکس یه جمجمه س می پوشه . رو کمرش نوشته : Just do it! (نکته فوق کنکوری) . وای وای وای... (این قسمت حذف شده و تو کنکور نمیاد)
دیگه همین دیگه . آها... با بچه ها که می ره بیرون اسمش عوض می شه ، مثلا اگه اسمش سعید یا علی یا احمد یا جواد باشه تبدیل می شه به : دیوید ، جک ، زاپاس ، تمساح ، سرنتی پیتی ، حامی بچه ها(به یاد دایی احمد) ، خرچنگ ، یا بی بی...این قسمتم سانسور شده تو کنکور نمیاد
هجده نوزده سالگی می فهمه یه جایی به اسم پاتوق وجود داره که با رفقا توش جمع بشن . وای به حال اون دختر بدبختی که از کنار پاتوق رد بشه . بلایی سر دختره میاره که ......کم کم یاد می گیره که دختر یعنی جنس لطیف . نباید مث تاتارا طرفش رفت . باید طوری با لطافت رفت طرفش که نفهمه می خوای گازش بگیری . باید با ملایمت رفت جلو و مشکوک . فکر می کنه اگه خودشو آرایش کنه دخترپسند می شه . پس اول از همه موهاشو بلند می کنه . بعد یا موهاشو "فر شیش ماهه" می کنه یا "گلت" می زنه . بعدشم یه دمب اسبی و... تمام . دخترکش شد اروای عمه اش.

DATEپنج شنبه 4 مهر 1392TIME 21:8 BY hanaee| |
یــک لبخنـــدم را بسته بندی کرده ام برای روزی که اتفاقی تـــو را می بینم … آنقدر تمـــــــــیز میخندم که به خوشبختــــی ام حســــادت کنـــی … و من در جیب هـــایــــم دست های خالـــی ام را فریب دهـــم که امن ترین جای دنیـــا را انتخاب کرده انــد …
DATEجمعه 29 شهريور 1392TIME 18:23 BY kimia| |
قطره عشق؛دلش دریا می خواست
 
 

قطره؛ دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود

هر بار خدا می گفت :  “از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست!  “

قطره عبور کرد و گذشت

قطره پشت سر گذاشت

قطره ایستاد و منجمد شد

قطره روان شد و راه افتاد

قطره از دست داد و به آسمان رفت

و قطره؛ هر بار چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت

تا روزی که خدا به او گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن!

خدا قطره را به دریا رساند

قطره طعم دریا را چشید

طعم دریا شدن را

اما؛ روزی دیگر قطره به خدا گفت: از دریا بزرگ تر هم هست؟

خدا گفت : هست!

قطره گفت : پس من آن را می خواهم

بزرگ ترین را، و بی نهایت را !

پس خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت : اینجا بی نهایت است!

و آدم عاشق بود، دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را درون آن بریزد

اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت

آدم همه ی عشقش را درون یک قطره ریخت

قطره از قلب عاشق عبور کرد!

و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید. خدا گفت :

“حالا تو بی نهایتی، زیرا که عکس من در اشــک عــاشق است!  “

DATEشنبه 16 شهريور 1392TIME 19:3 BY kimia| |

tabliqat mamnoeeeeeee

DATEشنبه 16 شهريور 1392TIME 2:51 BY kimia| |

heyyyyy man gand zadam b lop topam alan zabane farsi nadaram

DATEپنج شنبه 7 شهريور 1392TIME 11:37 BY kimia| |

دیگه به درجه ای از عرفان رسیدم که واسه خودم یه چیزی تعریف می کنم می خندم


تازه آخرش هم از خودم می پرسم جان من؟!

DATEسه شنبه 5 شهريور 1392TIME 15:23 BY kimia| |
DATEسه شنبه 5 شهريور 1392TIME 15:22 BY kimia| |

هعی میبینی روزگارو ؟؟؟ تنها شدم رفت ... بی معرفتا هیچکدومشون نمیان به اینجا سر بزنن الان چند روزه که خودم تنهام اینجا تورو خدا تویی که میای سر میزنی یه نظر خوجل بذار لااقل من دلم وا شه پوسیدم از تنهایی...گریه

DATEدو شنبه 4 شهريور 1392TIME 15:21 BY kimia| |

سلام امروز یه رمان جدید دارم برا معرفی حالا جدید که نه ولی قشنگه متفاوته و عاشقانه اس ...

اسمش شروع از پایانه در مورد دختریه که وقتی از خواب پا میشه می بینه همه مردم مردن و اون الان تنهاس و بلاخره

تصمیم میگیره دنبال ادمایی بگرده که زنده ان و موفق میشه و ....

برید بقیه اشو بخونید تا بفهمید چجوریه ولی بهتن بگما خیلی خیلی قشنگه همین...

DATEشنبه 2 شهريور 1392TIME 17:2 BY kimia| |
DESGIGNER

Girls' Generation SNSD