دخترانه ایران زمین

یــک لبخنـــدم را بسته بندی کرده ام برای روزی که اتفاقی تـــو را می بینم … آنقدر تمـــــــــیز میخندم که به خوشبختــــی ام حســــادت کنـــی … و من در جیب هـــایــــم دست های خالـــی ام را فریب دهـــم که امن ترین جای دنیـــا را انتخاب کرده انــد …
DATEجمعه 29 شهريور 1392TIME 18:23 BY kimia| |
قطره عشق؛دلش دریا می خواست
 
 

قطره؛ دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود

هر بار خدا می گفت :  “از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست!  “

قطره عبور کرد و گذشت

قطره پشت سر گذاشت

قطره ایستاد و منجمد شد

قطره روان شد و راه افتاد

قطره از دست داد و به آسمان رفت

و قطره؛ هر بار چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت

تا روزی که خدا به او گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن!

خدا قطره را به دریا رساند

قطره طعم دریا را چشید

طعم دریا شدن را

اما؛ روزی دیگر قطره به خدا گفت: از دریا بزرگ تر هم هست؟

خدا گفت : هست!

قطره گفت : پس من آن را می خواهم

بزرگ ترین را، و بی نهایت را !

پس خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت : اینجا بی نهایت است!

و آدم عاشق بود، دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را درون آن بریزد

اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت

آدم همه ی عشقش را درون یک قطره ریخت

قطره از قلب عاشق عبور کرد!

و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید. خدا گفت :

“حالا تو بی نهایتی، زیرا که عکس من در اشــک عــاشق است!  “

DATEشنبه 16 شهريور 1392TIME 19:3 BY kimia| |

tabliqat mamnoeeeeeee

DATEشنبه 16 شهريور 1392TIME 2:51 BY kimia| |

heyyyyy man gand zadam b lop topam alan zabane farsi nadaram

DATEپنج شنبه 7 شهريور 1392TIME 11:37 BY kimia| |

دیگه به درجه ای از عرفان رسیدم که واسه خودم یه چیزی تعریف می کنم می خندم


تازه آخرش هم از خودم می پرسم جان من؟!

DATEسه شنبه 5 شهريور 1392TIME 15:23 BY kimia| |
DATEسه شنبه 5 شهريور 1392TIME 15:22 BY kimia| |

هعی میبینی روزگارو ؟؟؟ تنها شدم رفت ... بی معرفتا هیچکدومشون نمیان به اینجا سر بزنن الان چند روزه که خودم تنهام اینجا تورو خدا تویی که میای سر میزنی یه نظر خوجل بذار لااقل من دلم وا شه پوسیدم از تنهایی...گریه

DATEدو شنبه 4 شهريور 1392TIME 15:21 BY kimia| |

سلام امروز یه رمان جدید دارم برا معرفی حالا جدید که نه ولی قشنگه متفاوته و عاشقانه اس ...

اسمش شروع از پایانه در مورد دختریه که وقتی از خواب پا میشه می بینه همه مردم مردن و اون الان تنهاس و بلاخره

تصمیم میگیره دنبال ادمایی بگرده که زنده ان و موفق میشه و ....

برید بقیه اشو بخونید تا بفهمید چجوریه ولی بهتن بگما خیلی خیلی قشنگه همین...

DATEشنبه 2 شهريور 1392TIME 17:2 BY kimia| |

عاشقم من عاشقمـــــــــــــــــــــــ

امروز بعد از یه ماه باز اومدم ..خیلی دلم برا بچه ها تنگ شده...اصا یه وضیه...

حنایی با اینکه بهم اس میدیم ولی دلتنگیم با اومدن به اینجا و اینکه پست میذاری برطرف میشه

شهرزاد خیلی مخلصیم روانی دلم برات پوسید تو که برو اون گوشیتو بنداز تو خلا...ایش بیژوری دیه...ولی چهکنم دوست دارم دلتنگتم

شبنمی یا همون شبی خودم خیلی دلم برات تنگ شده خیلی امروز هم بزرگ بودم اومدی ولی سرور مشکل داشت نشد باهات بحرفم

امیدوارم هر سه تاتون هر جا هستین خوب و خوشو سلامت باشید...

بـــــوووووووووووووووووووووووووووووووس

 

DATEشنبه 2 شهريور 1392TIME 16:50 BY kimia| |
DESGIGNER

Girls' Generation SNSD