دخترانه ایران زمین

1- لبخند زدن خلق شما را بهبود می‌بخشد .

 

حتی اگر احساس خوبی ندارید لبخند بزنید چون با این تغییر ساده نتیجه فوق العاده شگفت‌انگیزی می‌گیرید. وقتی شما به دیگران لبخند می‌زنید بازتاب این عمل از طرف مقابل به شما برمی‌گردد و او نیز به شما می‌خندد. این تعامل در نتیجه به بدن و ذهن شما القا می‌کند که شما واقعا خوشحال هستید.

 

 

2- لبخند زدن درمان استرس است.

 

عضلات آرواره به طور معمول در هنگام استرس سفت و منقبض می‌شوند و وقتی شما می‌خندید به لحاظ فیزیکی این عضلات رها و شل می‌شوند. عضلات آرواره‌ای نیز به عضلات گردن متصل هستند که آنها هم اگر سفت و منقبض شوند منجر به بروز سردرد خواهند شد. بعلاوه وقتی می‌خندید استرس شما کمتر آشکار می‌شود.

 

 

3- لبخند سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند.

 

وقتی می‌خندید بدن شما به طور طبیعی در حالت آرامش قرار می‌گیرد و وقتی آرام باشید سیستم ایمنی بدن می‌تواند به طور مطلوب و مناسب به کار خود ادامه دهد. در این وضعیت بدن خیلی بهتر با آنفلوآنزا و سرماخوردگی مقابله می‌کند.

 

 

4- خندیدن فشارخون را پایین می‌آورد.

 

مطالعات پزشکی ثابت کرده است که وقتی با لبخند زدن چهره و ذهن شما آرام شود، فشار خونتان نیز به طور اتوماتیک پایین می‌آید.

 

 

5- خنده قاتل طبیعی درد است.

 

آزمایشات تایید می‌کند که خندیدن باعث آزاد شدن طبیعی ترکیبات شیمیایی شامل آندروفین و سروتونین در بدن می‌شوند که هر دوی این ترکیبات کمک می‌کنند حس بهتری داشته باشید و احساس درد در شما کاهش پیدا کند.

 

 

6- خندیدن شما را جوانتر نشان می‌دهد.

 

اگر همیشه لبخند بزنید خطوط و چین‌های پوست پیشانی و صورت شما باز می‌شود و چشم‌هایتان نیز جوانتر به نظر می‌آیند. هر لحظه که می‌خندید چند سال جوانتر از سن خود به نظر می‌رسید.

 

 

7- لبخند زدن شما را موفق و با اعتماد به نفس می‌کند.

 

کسانی که با اعتماد به نفس بیشتری در جمع ظاهر می‌شوند، در کار خود موفق هستند. حتی وقتی در یک جلسه پرتنش حاضر می‌شوید لبخند بزنید، خواهید دید که چه پاسخ متفاوت و موفقیت‌آمیزی از دیگران دریافت خواهید کرد.

DATEیک شنبه 7 مهر 1392TIME 23:23 BY hanaee| |

باهاش قراربذارید نرین سر قرار بعد با یه پسر دیگه از جلوش رد شید
*
**
***
اگه تابستون بود بهش بگین که چقد بو عرق می ده
*
**
***

با نامه عاشقونه ای که واستون نوشته موشک درست کنید
*
**
***
یه شب دعوتش کنید بیاد خونتون و بگین هیچ کس خونه نیست و خودتون برید خونه دوستتون
*
**
***
وقتی از احساساتش باهاتون حرف می زنه خمیازه بکشید
*
**
***
با کروات مورد علاقش دماغتونو پاک کنید
*
**
***
آدامس جویده شدتون رو تو ماشینش جا بذارین (مناسب ترین مکان صندلی رانندست)
*
**
***
کادویی که واستون خریده رو جلو چشاش به یکی دیگه کادو بدین
*
**
***
روز ولنتاین رو فراموش کنید
*
**
***
ازش بخواین با ماشینش برسونتتون سر قرار
*
**
***
اگه لباس نو خریده بود بهش بگید اصلا رنگش بهش نمی یاد
*
**
***
موقع گرفتن عکس یادگاری با دوست پسرتون واسش شاخ بذارید
*
**
***
اگه کچله مرتب از مدل مو دوست پسر قبلیتون واسش تعریف کنید
*
**
***
واسه شام دعوتش کنید رستوران بعد که صورت حسابتون بالا رفت به یه بهونه ای قهر کنید و بیاین بیرون
*
**
***
موقع آشنا شدن با پسرای غریبه باهاشون خیلی صمیمی احوال پرسی کنید و دست بدید
*
**
***
طوری بوسش کنید که جای رژ لبتون رو صورتش بمونه بعد بهش هیچی نگید بذارید همون شکلی بره تو خیابون (یا بره خونه)
*
**
***
سر میز غذا از استفراغ چند روز پیشتون واسش تعریف کنید
*
**
***
روز تولدش بهش سی دی آهنگ های جواد یساری رو کادو بدید
*
**
***
به جشن تولدتون دعوتش نکنید
*
**
***
اگه واستون کادوی گرون قیمتی خریده بگید : خودم یدونه ازش داشتم ولی خوب خریدی دیگه دستت درد نکنه
*
**
***
وقتی باهاتون حرف می زنه (به خصوص حرفای عاشقونه) بگید که چقد دهنش بو میده و چرا مسواک نمی زنه
*
**
***
اگه بهتون زنگ زد (در این مسئله فرض بر سعید نام بودن دوست پسر تون) بگین سلام حمید جون و بعد یکدفعه انگار که تازه متوجه شدین بگین اوا خاک تو سرم علی تویی؟؟ می تونین این سیر رو تا هفده بار تکرار کنید ولی بار هجدهم خطر مرگ داره ما مسئولیتی در قبال این حادثه نداریم
*
**
***
اگه یه شوخی کوچیک با شما کرد سریعا جبهه بگیرید و باهاش دعوا کنید با کلماتی از قبیل:
مگه تو خودت خواهر نداری یا همچین چیزایی ولی دو تا سه دقیقه بعد خودتون یه جوک فجیح وافتضاح تعریف کنید و بعدش بشینید و قیافه ی بنده خدا رو تماشا کنید
*
**
***
آرایش شدید بکنید و از این شلوارای خیلی برمودا و ازاین پیرهن های آستین کوتاه بپوشید و برید جلوی بنده خدا راه برید وقتی به شما نزدیک شد و به دوسه متری شما رسید سرش داد بزنید و بشینید زجر کشیدن شو تماشا کنید
*
**
***
عکس های دو نفره ای رو که با پسر نوه ی عمه یاخاله ی پدر بزرگ پسر خاله تون یا امثاله اونا گرفتید بهش نشون بدید ولی بهش اجازه ندید حتی یه عکس باهاتون بگیره
*
**
***
همین که تو ماشین بغل دستش نشستید شروع کنید به عطسه کردن و از بوی ادکلن چند هزار تومنیش که با زجرکش کردن پدر و مادرش خریده ایراد بگیرید و بهش بگین به این بو حساسیت دارید
*
**
***
وقتی داره باهاتون حرف می زنه همین که به جای حساس حرفاش رسید بی مقدمه موبایلشو بردارید و به یکی از دوستاتون زنگ بزنید و چهار ساعت و چهل و هشت دقیقه با دوستتون حرف بزنید و اون بدبختو تو کف حرف زدن و تو فکر قبض موبایل بزارید

 

 

دوستان عزیز و خانم های گرامی :
ما هیچ گونه مسئولیتی رو در قبال کات شدن رابطه ی شما بر عهده نمی گیریم و هرگونه عواقب ناشی از آن بر عهده ی خودتون می باشد

DATEیک شنبه 7 مهر 1392TIME 23:12 BY hanaee| |

پسر ایرونی تا وقتی سه سالش بشه دوست نداره هیچکس بغلش کنه.وقتی یه زن یا یه دختر ماچش می کنه گونه هاش قرمز می شه و خجالت می کشه ، ولی با رسیدن به سن چهار سالگی ذات پلید پسر ایرونی شروع به خودنمایی می کنه . مرتب خودشو به بهونه های مختلف می ندازه تو بغل زنها و دخترا . دنبال یه بهونه س که یه دخترو بوس کنه یا یه زن بوسش کنه .
به شیش سالگی که می رسه دیگه نمی ذاره باباش حمومش کنه . برعکس سعی می کنه خودشو به مادرش بچسبونه ، بلکه با خودش ببردش حموم .

به سن ده سالگی که می رسه شروع می کنه استفاده از ژیلت یازده بار استفاده شده باباش . هی این ژیلتو می کشه رو صورتشو کیف می کنه که مرد شده .
دوازده سالش که شد نمی دونه چرا دلش می خواد با دخترای فامیل بازی کنه .
سیزده چهارده سالش که شد فکر میکنه خیلی خوش تیپه . خیال می کنه مامانش اونو از روی مدل "آلن دلون" زائیده . مرتب تو خیابون راه می ره و دخترا رو نگاه می کنه و کم کم با بالاتر رفتن سن ، کمرش پایین تر میاد و دکمه یقه پیرهنش به سگک کمربندش نزدیک تر می شه(نکته کنکوری) .
شونزده هفده سالگی دیگه یه چیزایی یاد گرفته . می دونه واسه بیرون رفتن باید لباس عجیب بپوشه . مثلا یه پیرهن نارنجی که رو سینه ش عکس یه جمجمه س می پوشه . رو کمرش نوشته : Just do it! (نکته فوق کنکوری) . وای وای وای... (این قسمت حذف شده و تو کنکور نمیاد)
دیگه همین دیگه . آها... با بچه ها که می ره بیرون اسمش عوض می شه ، مثلا اگه اسمش سعید یا علی یا احمد یا جواد باشه تبدیل می شه به : دیوید ، جک ، زاپاس ، تمساح ، سرنتی پیتی ، حامی بچه ها(به یاد دایی احمد) ، خرچنگ ، یا بی بی...این قسمتم سانسور شده تو کنکور نمیاد
هجده نوزده سالگی می فهمه یه جایی به اسم پاتوق وجود داره که با رفقا توش جمع بشن . وای به حال اون دختر بدبختی که از کنار پاتوق رد بشه . بلایی سر دختره میاره که ......کم کم یاد می گیره که دختر یعنی جنس لطیف . نباید مث تاتارا طرفش رفت . باید طوری با لطافت رفت طرفش که نفهمه می خوای گازش بگیری . باید با ملایمت رفت جلو و مشکوک . فکر می کنه اگه خودشو آرایش کنه دخترپسند می شه . پس اول از همه موهاشو بلند می کنه . بعد یا موهاشو "فر شیش ماهه" می کنه یا "گلت" می زنه . بعدشم یه دمب اسبی و... تمام . دخترکش شد اروای عمه اش.

DATEپنج شنبه 4 مهر 1392TIME 21:8 BY hanaee| |
آهای دختران ایرانزمینی روز تون مبارک 

 

DATEشنبه 16 شهريور 1387TIME 18:7 BY hanaee| |

تحقیقات نشان داده كه فقط ۲۰% مردها عقل دارند

۸۰% بقیه زن دارند !!!

.

.

.

 

مردها بر اثر كمبود عاطفه ازدواج می كنند ، بر اثر كمبود حوصله طلاق می دن

 

ولی نكته جالب اینه كه بر اثر كمبود حافظه دوباره ازدواج می كنند !!!!

.

.

.

 

مردها سه تا آرزو دارن :

 

- اونقدر كه مامانشون می گن خوش تیپ باشن ! 

 

- اونقدر كه بچه شون می گن پولدار باشن ! 

 

و مهمتر از همه اینكه :

 

- اونقدر كه زنشون شك داره زن داشته باشن !!!

.

.

.

 

بیشتر مردان موفقیت شون رو مدیون زن اولشون هستند و

 

زن دومشون رو مدیون موفقیت شون !!!

 

بقیه اش ادامه ی مطلب

 

 

 


ÇÏÇãÜÜå ÍÜÜÑÝ åÜÜÇãÜÜæä
DATEشنبه 5 مرداد 1392TIME 21:48 BY hanaee| |

DATEشنبه 5 مرداد 1392TIME 21:21 BY hanaee| |

DATEشنبه 5 مرداد 1392TIME 21:9 BY hanaee| |

چند وقت پیش یه شب ، داشتم میخوابیدم که یهو یه پشه اومد صاف نشست
نوک دماغم !
یه نیگا بهش انداختمو گفتم : سلام
گفت : علیک ..
گفتم : چیه؟
گفت: میخوام نیشت بزنم
گفتم : بیخیال ... این دفه رو کوتا بیا
گفت: تو بمیری راه نداره . گشنمه .
گفتم : الان میتونم با مشتم لهت کنم .
گفت : خودتم میدونی که تا بیای بزنی جا خالی دادمو مشتت میخوره وسط دماغت !
....
به نظر حرفش منطقی میومد !
گفتم : خیلی پستی
..ی دفه آهی بلند از ته دلش کشید و ساکت شد ...
گفتم چی شد؟؟
گفت : حاضری ؟
گفتم: تا جوابمو ندی نمیذارم بزنی ...

وقتی اصرارمو دید . دستمو گرفت و گفت : دنبالم بیا
گفتم کجا؟؟؟
گفت: مگه نمیخای جواب سوالتو بدونی ؟پس هیچ نگوو و دنبالم بیا
...ازجام بلند شدم و باهمدیگه راه افتادیم و رفتیم رفتیم و بازهم رفتیم...


ÇÏÇãÜÜå ÍÜÜÑÝ åÜÜÇãÜÜæä
DATEچهار شنبه 2 مرداد 1392TIME 1:11 BY hanaee| |

هر پست بدون عنوان یا موضوعی بدون نگاه کردن  به مطلب حذف میشه

اگه عنوانی نمیدونید خب 4تا نقطه بذارید

4 روز نبودم باید برم کل وبو درست کنم

یکم به فکر منم باشید

این بار دومه دارم بهتون میگم

DATEچهار شنبه 26 تير 1392TIME 15:42 BY hanaee| |

روزی روزگاری دختی متولد شد

با خوشی

ساده و بی ریا

همچو خورشید میدرخشید اما ...  

یک اتفاق

یک مصیبت

درخشش این ستاره ی ملکوتی را گرفت  و

هیچ گاه به او باز نگرداند

شاید این دخت بود ک دوست نداشت باز بدرخشد

هر چه بود و نبود

درخششش باز نگشت و

نگشت و

نگشت...

DATEیک شنبه 23 تير 1392TIME 21:3 BY hanaee| |

DATEیک شنبه 23 تير 1392TIME 1:11 BY hanaee| |

من ناله کنم از دل
دل ناله کند از من
یارب تو قضاوت کن
دیوانه منم یا دل؟

DATEیک شنبه 23 تير 1392TIME 1:48 BY hanaee| |

بابا پستا رو ویرایش کنین 

نه عنوان داره نه موضوع

خسته شدم شکلک های عصبانی

 

DATEشنبه 22 تير 1392TIME 22:29 BY hanaee| |

اسمش علیـــــــــه ، ۲ سالشه 

طفلی

چشم چپش نابینا شده…به خاطر تومور چشمی بدخیم دکترا

 گفتن باید آب زیر چشمشو بکشیم و الّا میزنه به مغزش و

زبونم لال میکشتش امّا اگه آب زیر چشمشُ بکشن فاتحه ی

صورتش خونده میشه …
رفقا،خواهرا،برادرا عاجزانه ازتون خواهش میکنم واسه

 شفای این طفل معصوم دعا کنید

به قرآن راه دوری نمیره ممنون میشم اگه

 “هـــمــــتـــــون” بازنشر كنيد تاافراد بیشتری دعا

کنن واسش...
 
 
 
 

خداييش دعا كنيد بچه ها و بزاريد تو وبتون بعد چند وقت

اگه خواستيد پاكش كنيد خيلي خودخواهي اگه به خاطر

 اينكه به وبلاگامون ربطي نداره ا غمگينه يا قشنگ نيست

نزاريمش و يه بچه ۲ ساله رو از دعاهاي بقيه محروم 

كنيد شايد خدا دعا هامون رو براورده كنه و زندگي يه

ادم متحول بشه خواهــــــــــــــــــــــــــــش

(دوستان نویسنده این پست تا مدتی ثابت میمونه و خواهشا حذفش نکنید)

 
DATEپنج شنبه 20 تير 1387TIME 21:6 BY hanaee| |

بزرگ ترین ارزوم اینه که بمیرم و برم اون دنیا و از خدا بپرسم:چرا؟!

DATEچهار شنبه 19 تير 1392TIME 23:28 BY hanaee| |
DESGIGNER

Girls' Generation SNSD